Thursday, January 14, 2010

منم رفتم وردپرس.....بیاین اون ور,کسانی که لینک کردن من رو هم لطفا اصلاح کنن.
تشکر.

WWW.OHHUMANS.WORDPRESS.COM

جنجالیه… جنجالی!!

خب آقا من دعوت شدم به یک بازی که باید هم شرکت کنم و گرنه ترور میشم!!(همیشه به کسایی که این بازی هارو میکردن میخندیدم,نمی دونستم گردن خودم رو هم میگیره!!)
متشکرم از مهسا خانم بابت دعوتنامه شون.
و با اینکه هدی خانم رو نمیشناسم ولی میدونم همه ی اینا از ایشون نشات میگیره!
از اونجایی هم که دختری وجود ندارد در حال حاضر نمیترسم از چیزی,وجود داشت هم نمی ترسیدما :دی

خب شروع میکنم....من اصولا دوست دارم تنها بخوابم(چه کاریه خب یه شریک بیاری توی تختت!) ولی باید افتخار بدم 5 شب به اینا و کنارشون یه چرتی بزنم که نگن این چه قدر خودشو گرفت و اینا!
البته این رو هم بگم که زیاد فکر و وقت نذاشتم روی این لیست,به هر حال همین شد دیگه!

من هم سپیده رو دعوت میکنم,حتما باید انجام بدی این بازی رو!منتظرم ها.
بلد هم نبودم ادامه ی مطلب رو بگذارم,کسی میدونه کمک کنه.

1.
اول از همه این خانم تنیسور خوشکل هستن که فکر کنم به عنوان اولین نفر افتخار بدم.کلا خانم های ورزشکار همیشه ته دلم رو قلقلک دادن و خواهند داد!
(maria sharapova)

2.
بعدش هم که کیتی پری رو میگذارم در نفر دوم که فکر کنم ارزشش رو داشته باشه!!!
(katy perry)


3.
شارون استون به دلیل سن زیاد حذف شد و جاش رو کایرا نایتلی گرفت!باتشکر.
کایرا هم به خاطر بازی های فوق العادش و هم به خاطر صورت و استیل زیباش.مخصوصا کارش توی
Paris I Love You
که خیلی ناز بود.

4.
بعد هم مگان فوکس که هرچند بازی های خوبی ارائه نداده ولی چهرش خوبه خب
5.
و در آخر هم استاد آل پاچینو(آقا من گ.ی نیستم ولی عشقه دیگه....چی کار کنم)(حالا برادران کوئن هم باشن بد نیست


Wednesday, January 13, 2010

کوه

در راستای اینکه اگر هر هفته نرم کوه اینجانب ,هفته ام هفته نمی شود و این هفته هم کسی حاضر نمی شود مرا همراهی کند تنها میروم!فکر کنم تجربه ی بدی نباشه

Tuesday, January 12, 2010

I'm So tired of Being Here.....

خسته ام....
خیلی ,خیلی خسته ام,به اندازه ی سالیان درازی که حرف نزدم,که نگاه کردم,که خوردم حرف ها رو,به اندازه ی سیگار هایی که روشن کردم و ریه ام رو سیاه کردم و بی هدف پک زدم,به اندازه ی ابی که وقتی میگه "اون دو تا مست چشات منو خوابم میکنم,ذره ذره اون نگات داره آبم میکنه..."خسته ام به اندازه ی تمام عمر تمامی انسان ها,خسته ام....
خسته

کودکی

خیلی وقت از که فهمیده ام در ماه آدمی زندگی نمی کند
خیلی وقت است که از تاریکی نمی ترسم
خیلی وقت است که با مشکی می نویسم و سیاه می خوانم
خیلی وقت از که بدون قصه به خواب می روم
و من از دنیای بی کودکی می ترسم....!
عادت میکنیم

Monday, January 11, 2010

بیوگرافی

ماه تولدم ماه شومی است ( فرزند ثور هستم - زاییده ی تنهایی و تاریکی-اردیبهشت ) من مرگ را خواهم بلعید آن زمان که احساسش کنم.
من صبح روزی به دنیا آمدم که خورشید نور نداشت شاید نورش را لایق من نمی دانست.....من عاشق شبم.....
قلب بی ترحمم تو را نمی شناسد.......احساس را نمی فهمم....
من اثیر جهانی بی دعوتم ...جهانی که مهمانی است برای دیگران....دیگرانی که همچنان که مرا میبوسند در ذهنشان طناب دارم را میبافند..... اثیر یک مهمانی که برایم نبوده است......... اثیر یک مهمانی که برایم نبوده است.
من رقصیدن بلد نیستم , یاد نخواهم گرفت , رقاص نیستم , من رجاله نیستم که بخواهم برای این دنیا یرقصم.
سر به دیوار بغض می کوبم و همواره چشمان خیسم را به رخ آسمان خواهم کشید.
عشق را نمی فهمم هرگز یک هرگز قاطع که عشق را بی معنی نشان می دهد

پاییز 1386

پی نوشت:از اونجایی که به فال و اینا اعتقادی ندارم,به این هم میگم بیوگرافی نه طالع بینی
پی نوشت:کامنت دونی رو بستم ولی به دلایلی بازش کردم باز

Saturday, January 9, 2010

The Stoning OF Soraya.M

میترسی؟...
از مرگ نه,اما از مردن,با سنگ.....دردش...

حالمو بهم ریخت این فیلم,به زور گیرش آورم,به زور تا آخرش دیدم,بار ها نگهش داشتم و با خودم کلنجار رفتم که ادامش رو ببینم یا نه,بار ها چشمامو خیس کرد و بار ها عصبیم کرد,بار ها موهای تنم سیخ شد,بار ها سردم شد,سردم شد,سردم شد....
چی بگم؟همین دیالوگ کافی نیست؟همین سیخ شدن موهای بدن من موقع تماشاش کافی نیست؟بگم چه قدر زجر کشیدم؟برای خودم؟نه به درک,برای اون دختر,برای مملکت,برای این قانون ها,برای این آدم ها...
دیدی وقتی شوهرش اومد بالا سرش چشماش رو باز کرد؟دیدی یه خونی تو چشماش بود؟دیدی وقتی پسراش بهش سنگ زدن؟دیدی وقتی باباش بهش سنگ زد؟
لعنت....

...

سیگار هایی که روشن و خاموش میشوند,تند و تند پشت سر هم....
موزیک که از دهان اسپیکر بی جان روی میز میریزند....
فنجان های خالی قهوه....
دفترچه های کثیف ,پر شده از نقاشی,شعر,اراجیف,هرچه که این حافظه ی ضعیف در خود نمی گنجاند...
کافه گردی های هفتگی,روزانه,...
گودو,داروگ,لورکا,شوکا,78....
هیچ نشود آنچه که باید شود....
و من,تنهای تنها.
مثل همیشه

Friday, January 8, 2010

شوخی

شوخی خوبه,خیلی خیلی خیلی خوبه.
شوخی خوبه,خیلی خیلی خیلی ولی به جاش.
شوخی خیلی خوبه ولی به جاش باید باشه و گرنه گه میکشه به همه چی و همه رو عاصی میکنه و اون وقت باید به دنبال راه حلی گشت که پاکش کرد یا تایم رو برگردوند به عقب.

Wednesday, January 6, 2010

20:30

الان یکی از آشنایان زنگ زد و گفت برو شبکه 20:30 منم بیکار,زدم شبکه ی 2.
یکی رو آورده بودن که میگفت تمام این عکس های عاشورا ساختگیه و عملی داشت نشون میداد که چه طوری دور بری میکنن(برش دادن عکس) و میگذارن روی یک عکس دیگر.
بعد من الان به تمام عکس های زندگی ام مشکوک شدم که یعنی همش فتوشاپیه؟یعنی عکس هایی که طرفداران ولایت هم وقتی میرن تظاهرات روی نت میگذارن تقلبیه؟آخه وقاحت(وقاهت؟) تا چه حد؟
من گیج شدم الان!!!!لطفا مرا روشن کنید.

لطفا لطفا لطفا لطفا از این پیشنهاد های *** ندهید دیگر که فان برنامه را نگاه کن,بگذارید سرمان به کتاب و ادبیاتمان باشد و بی خیال تلویزیون شویم.
متشکرم.

Monday, January 4, 2010

اتمحانات!

اَه! بعضی از این استادا چه قدر خودشون رو *** میکنن ها,میگه تا 21 ام باید بیاین سر کلاس,میگم آخه عزیز
من ما فقط برای کلاس چرت تو بیایم دانشگاه که چی بشه؟
میگه خب ناراحتی برو ترم بعد بیا
میگم اَه!

فکر کنم این ترم اصلا نرم سر امتحان فیزیک مکانیک!هیچی نفهمیدم ازش,یعنی سر کلاس نبودم اصلا که بخوام بفهمم!بسه دیگه آخه چه قدر کلاس میپیچونی؟

بدم امده از این دانشگاه لعنتی!فکر کنم افسردگی گرفتم اصلا,حال و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم

Sunday, January 3, 2010

ترس

ترسیدم,پس کشیدم,ادامه نمی دم دیگه...من یه ترسوی عوضی ام...
اینو باید با خودم تکرار کنم
من یه ترسوی عوضی ام
من یه ترسوی عوضی ام
من یه ترسوی عوضی ام....
از یه شروع دوباره ترسیدم....