ترسیدم,پس کشیدم,ادامه نمی دم دیگه...من یه ترسوی عوضی ام...
اینو باید با خودم تکرار کنم
من یه ترسوی عوضی ام
من یه ترسوی عوضی ام
من یه ترسوی عوضی ام....
از یه شروع دوباره ترسیدم....
About Me
- علی
- آنکه میگوید دوستت می دارم خنیاگر غمگینی است...که آوازش را از دست داده است- جایی است برای خوانده شدن,اگر کسی نخواند برایم اهمیت ندارد.چون همیشه خودم هستم تا نوشته های خودم را بخوانم...
1 comment:
سلام
نوشته هات یه جور خاصی ساده وراحتن واین منو وادار به جواب دادن میکنه
ترس احساسیه که ریشه در تجربه های تلخ وشکستها وناکامیهای ادما داره اگه بدونیم هر تجربه ناموفق بااینکه تلخه ولی میتونه ما رو مثل درختی که در معرض طوفان قرار گرفته ریشه دار تر بکنه دیگه هیچوقت از هیچ چیز نمی ترسیم
به شرطیکه هربار بادقت تر وبا تکرار نکردن اشتباهات گذشته وعاقلانه شروع کنیم
هر شروعی قشنگه ومیتونه پایان قشنگی هم داشته باشه اگه بتونیم معقولانه برخورد کنیم
وبعضی از اغاز ها انقدر قشنگن که تا ابد میتونن ادامه پیدا کنن واصلا پایان نداشته باشن مثل شروع یک دوستی پاک و بی ریا
Post a Comment