Saturday, December 12, 2009

دیدی وقتی هیچی نخوندی و میری تازه میفهمی این جلسه امتحانه و نمره ی کامل یا حداقل کمی تا قسمتی کامل میگیری چه حالی میده؟اصلا امیدوار میشی به زندگی!
عاشق استادا میشم وقتی اینطوری میشه!

6 comments:

آیه said...

نچ ! مرا عهدیست با قهوه فوری که تا جان در بدن دارم ...(این عرض خدمت شما و آقای دکتر سپس ! ) شما بیا تو جبهه ما :D
آی حال میده . آی حال میده. همین قضیه امتحان و درس نخوندگی و اینا. فاز میده می دونم.

یاد ایام دانشگاه افتادم. فضا نستالژیک شد برام.

سفید برفی said...

از قضا امروز امتحان ما هم به طرز شگفت انگیزی پیچید!!! خیلی خوب بود! :D
امیدواری جالب بود

من نوشتم که نامم دکتر ، از این به بعد said...

دیدی تا صبح میشینی هی میخونی هی میخونی ، اصلا از اول ترم می خونی بعد میری سر جلسه میبینی کنسل شده امتحان؟؟؟ اینم یه جور امید معکوس به زندگیه!!!
چی رو توضیح بدم؟ واضح و مبرهنه!!!

Anonymous said...

نه من ندیدم اینو که میگید
چون وقتی نخونم هیچی نمیتونم بنویسم البته شاید بخاطر رشتمه....

ممنون سر زدی
لینکتون میکنم:)

Anonymous said...

شیمی قشنگ!

امين said...

پیش شما هم آمدیم... ;)

Post a Comment